درباره کارتک
نوشته شده توسط : کارتک

هر یک از محصولاتی که ما (به عنوان مصرف کننده نهایی) در طول زندگی خریداری می کنیم، یک قیمت تمام شدۀ تولید دارد که اصطلاحاً به آن قیمت درب کارخانه می گویند. کلیه هزینه هایی که صرف تولید یک کالا می شود اعم از هزینه احداث کارخانه یا کارگاه، هزینه خرید ماشین آلات و تجهیزات، هزینه خرید مواد اولیه، هزینه حقوق و دستمزد کارگران و کارکنان و سود صاحبان کارخانه و غیره، در واقع هزینه های تولید گفته می شوند که در محاسبه قیمت تمام شدۀ تولید لحاظ می شود.

اما این محصول با قیمت تمام شدۀ تولید به دست ما نمی رسد، چرا که برای رساندن آن به دست مصرف کننده هنوز کارهای زیادی باید انجام شود. تمام هزینه هایی که صرف می شود تا یک محصول از درب کارخانه به دست مصرف کننده برسد را می توان هزینه های فروش نامید.

برخی از هزینه های فروش عبارتند از:

هزینه های حمل و نقل در مسیر کارخانه تا محل مصرف کننده

هزینه های ضایعات در مسیر کارخانه تا محل مصرف کننده

هزینه معرفی محصول برای جذب مشتری (تبلیغات)

بیمه (توسط شرکتهای بیمه)

مالیات بر ارزش افزوده (سهم دولت)

سود سرمایه برای واسطه هایی که تولیدات انبوه کارخانه ها را خریداری و یا پیش خرید می کنند.

سود سرمایه برای واسطه هایی که کالا را از واسطه های اول می خرند. (این واسطه ها بر حسب نوع، میزان و اهمیت کالا ممکن است تا چند رده ادامه داشته باشند)

سود سرمایه و دستمزد تلاش خرده فروشانی که کالاها را از واسطه آخری خریداری می کنند تا به مصرف کننده نهایی بفروشند.

هزینه حقوق و پورسانت ویزیتورها و بازاریابان ، انبار داری و برخی هزینه های دیگر…

بنابراین قیمت نهایی یک کالا مجموع هزینه هایی است که در بخشهای تولید و فروش برای آن انجام شده و شاید اشتباه نباشد اگر بگوییم قیمت مصرف کننده از دو بخش عمده تشکیل شده است

  • هزینه های تولید
  • هزینه های فروش

اکثر مردم، بطور کلی، فاصلۀ قیمت تمام شدۀ تولید تا قیمتی که مصرف کننده برای خرید کالا می پردازد را سود می گویند.

فرض کنید قیمت تمام شدۀ تولید یک محصول 100.000 تومان باشد. یعنی کلیۀ هزینه های تولید اعم از مواد اولیه، حقوق و دستمزد، ماشین آلات ، سود تولید کننده وغیره برای یک عدد از کالاهای تولید شده 100.000 تومان است. اما این کالا در بازار با قیمت 200.000 تومان به دست مصرف کننده می رسد. پس معلوم است که کسی یا کسانی این محصول را 100.000 تومان از تولید کننده خریده و 200.000 تومان به مصرف کننده فروخته اند، بنابراین 100.000 تومان سود کرده اند.

ولی باتوجه به اینکه افراد زیادی بین تولید کننده و مصرف کننده قرار می گیرند، پس نوع سودی هم که دریافت می کنند متفاوت است.

مثلاً راننده ای که محصول را از کارخانه به انبار منتقل می کند، بابت هر کالا 1.500 تومان گرفته است، پس او در این سود شریک است ولی سود او بابت ارائۀ خدمت حمل و نقل است و یا فروشنده ای که از صبح تا شب در مغازه خود کالا می فروشد بابت فروش هر کالا 15.000 تومان سود کرده بنابر این او هم در این سود شریک است ولی سودش را در قبال ارائۀ خدمات فروشندگی به دست می آورد.

عده ای هم هستند که هیچ فعالیتی در زمینه تولید یا فروش انجام نمیدهند بلکه فقط پول آنهاست که حرکت کرده و بابت این جابجایی به آن سود تعلق می گیرد و البته بیشترین سود هم متعلق به همین هاست، به این افراد سرمایه گذار می گویند.

یک عادت رایج و قدیمی در بین اکثر مردم هست که به دنبال محصولات ارزان می گردند، (البته این موضوع ربطی به خرید از حراجی ها یا استفاده از تخفیفات فصلی فروشگاهها ندارد)، در واقع خیلی از مردم در پی این هستند که بخشی از قیمت کالا را هیچوقت نپردازند چون این بخش را ناشی از اضافه شدن هزینه های غیرضروری به قیمت اصلی دانسته و معتقدند به عنوان مصرف کننده نباید آنها را متحمل شوند.

ولی واقعاً کدام هزینه است که تحملش برای مصرف کننده سخت است؟

بدون شک هزینه های تولید نیست، چرا که هیچ مصرف کننده ای راضی نیست دستمزد کارگران و پول مواد اولیه کالا را نپردازد.

در مورد هزینه های فروش هم دستمزد رانندۀ زحمتکشی که حمل و نقل می کند و یا مالیاتی که دولت برای آبادانی و توسعه دریافت می کند و یا حتی سود خرده فروش هایی که با سرمایه ای کوچک

مغازه ای تاسیس کرده و ساعتها در آن کار می کنند تا ما به سرعت بتوانیم کالای مورد نیازمان را در نزدیک ترین نقطه به محل سکونت و کارمان خریداری کنیم، کاملاً پذیرفتنی است و هیچ مصرف کنندۀ منصفی راضی نیست که آن را نپردازد.

آنچه که واقعاً مصرف کننده را تحت فشار قرار می دهد، وجود واسطه ها یا دلال های بی مصرف و بدون نقشی است که فقط به دلیل داشتن پول زیاد و یا دسترسی به رانتهای غیر قانونی بین تولید کننده و مصرف کننده قرار گرفته و بدون اینکه ارزش افزوده ای ایجاد کنند، سودهای کلانی را به جیب می زنند و هزینۀ پرداخت همین سودهای سرسام آور را بر گردۀ مصرف کننده تحمیل می کنند.

اما، آیا واقعاً راهی وجود ندارد تا یک مصرف کننده نهایی (که در حقیقت آخرین و مهمترین حلقه این زنجیره بوده و تا او نباشد هیچ سود قطعی ایجاد نمی شود) بتواند بدون پرداخت این سودها، کالای مورد نیاز خود را ارزانترخریداری نماید؟ و یا اگربنا به دلایلی مجبور به پرداخت این هزینه ها شد، حداقل سهمی از سود ایجاد شده داشته باشد؟

تا کنون ایده های زیادی برای حذف این واسطه ها به کار گرفته شده است مانند:

فروش مستقیم (Direct Selling)

بازاریابی شبکه ای (Network Marketing)

فروشگاههای ارزان فروشی

تمام این روشها در ابتدا با ادعای حذف واسطه ها و کمک به مصرف کنندگان پا به عرصۀ فروش گذاشتند ولی در هیچیک از آنها، عملاً واسطه های مضرحذف نشدند و نهایتاً در بهترین حالت فقط تعدادی از واسطه ها تغییر کردند مثلاً پولی که پیش از آن صرف تبلیغات سنتی می شد، تحت عنوان پاداش یا کمیسیون به بازاریابان پرداخت می شد (که البته گاهی همین پول هم به دلیل وجود برخی از شروط عجیب و غریب، فقط به عدۀ اندکی می رسید) و بیشترین هزینه که مربوط به سود واسطه های بی مصرف بود همچنان پابرجا باقی ماند. به عبارت دیگر واسطه های اصلی که بیشترین سود را گرفته و کمترین کار را انجام می دادند همچنان میان تولید کننده و مصرف کننده قرار داشتند و فقط شکل ظاهریشان عوض شده بود. شاید به همین دلیل هم هست که استقبال عمومی از اینگونه طرحها در اکثر کشورهای دنیا به ویژه ایران، با چالشی جدی روبروست.

چرا این واسطه ها می توانند به راحتی بین تولید کننده و مصرف کننده قرار بگیرند؟

پاسخ ساده است، چون پول دارند و میتوانند محصولات یک تولید کننده (اعم از کارخانجات، کارگاهها، کشاورزان وصنعتگران و …) را یکجا بخرند.

خوب، چرا تولیدکنندگان مستقیماً محصولاتشان را نمی فروشند و یا چرا مصرف کنندگان برای خرید محصولات مورد نیازشان مستقیماً به تولید کننده مراجعه نمی کنند؟

اولاً تولید کنندگان اندکی هستند که بتوانند علاوه بر هزینه های تولید، هزینه های فروش را نیز متقبل شوند، مضاف بر اینکه فرآیند فروش، گاهی بسیار زمان بر بوده و نیاز به صبر و حوصله فراوان دارد و بدون داشتن یک پشتوانه مالی امکان پذیر نیست ، پس صرفه بر این است که تولیدات خود را هر چه سریعتر حتی با سود کم، به پول نقد تبدیل کنند تا دوباره بتوانند چرخ تولید خود را به حرکت دربیاورند.

ثانیاً اکثرکارخانجات تولیدی یا زمینهای کشاورزی در خارج از محدوده شهرها بوده و اغلب برای مصرف کنندگان مقرون به صرفه نیست که برای خرید یک محصول، چنین زمانی را صرف کرده و به یک سفر برون شهری بروند.

اینجاست که سر و کله یک آقازادۀ پولدار پیدا شده و تمام تولیدات را یکجا خریداری می کند و به نوعی انحصار فروش این محصول را در دست می گیرد. اکنون اوست که قیمت کالا را برای مصرف کننده نهایی تعیین می نماید و طبیعی است که بیشتر از هر چیز به فکر جیب خودش باشد.

واقعاً راه حذف این واسطه ها چیست؟

راه اول اینست که یک مصرف کننده آنقدر پول داشته باشد تا بتواند حجم زیادی از یک محصول را از تولیدکننده بخرد که طبیعتاً راه خوبی نیست.

راه دوم اینست که تعداد زیادی از مصرف کنندگان با مشارکت یکدیگر،  مقدار زیادی از محصولات یک تولید کننده را مستقیماً خریداری و بین خودشان تقسیم کنند. شاید شما هم جمع های فامیلی را دیده باشید که در قالب قرض الحسنه ها یا تعاونی های داخلی، سرمایه های کوچکشان را جمع می کنند و با آن خریدهای ارزان انجام می دهند و یا وامهای قرض الحسنه پرداخت می کنند. این خانواده ها اغلب در منزل بزرگان فامیل و یا بصورت دوره ای در منازل یکدیگر دور هم جمع شده و جلسات تعاونی یا قرض الحسنه را برگزار می کنند.

کارتک همان جمع صمیمی و خانوادگی و البته بزرگی است که بنا دارد با استفاده از توان و ظرفیت جمعی در مسیر حذف واسطه های بی مصرفی که اشاره شد، گام بردارد.

اعضای کارتک، هم مصرف کننده اند، هم معرفی کننده ، هم سرمایه گذار، هم تولید کننده  و هم فروشنده و بابت تمام این فعالیتها نیز امتیازات خوبی دریافت می کنند.





:: برچسب‌ها: کارتک, اپلیکیشن کارتک, کار تک, kartaak, مگا اپ ,
:: بازدید از این مطلب : 9
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 30 ارديبهشت 1398 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: